همشهری آنلاین _ سمیرا باباجانپور: ۲ جوان مخترع ساکن «شهرزیبا» با همه مشکلات سرراهشان این روزها در انتظار ثبت ۷ اختراع خود هستند. دانشآموز سال آخر دوره دوم دبیرستان رشته «علوم انسانی» هستند. اما به کارهای فنی هم علاقه دارند و بر این باورند که این ۲ رشته برخلاف تعجب دیگران، منافاتی با هم ندارد. آنها با علاقه در رشته انسانی درس میخوانند و با جدیت و پشتکار در انباری بالای پشتبام خانه یک کارگاه متفاوت برای فعالیتهای دانش بنیان خود ساختهاند. این روزها پدر و مادر و مربیهای مدرسه آنها را باور کردهاند و کمکم تلاششان با پیدا کردن روش درست دانش و پژوهش در مسیر قابل قبولی قرار گرفته است.
صحبتهای آنها در فضاهای مجازی منطقه ۵ درباره مشکلات ثبت اختراع و نبود حمایتهای لازم از سوی ارگان و نهادهای مربوطه دست به دست میچرخد تا اینکه در آستانه روز پژوهش روبهروی ما مینشینند تا از مسیری حرف بزنند که برای رسیدن به آن سختیهای زیادی کشیدهاند.
- ایدههایی که روی کاغذ ثبت شد
«مهدی شهبازی» ۱۸ ساله در سال دوازدهم تحصیل میکند. رشته علوم انسانی رشته مورد علاقه او و انجام پژوهشهای فنی برایش لذتبخش است. در کلاس هفتم که بود برای نخستین بار، جرقه ساخت وسایل برقی و متفاوت به ذهنش خطور کرد. بهویژه وقتی جوانهای موفق را در جشنوارهها و مسابقات مختلف از قاب تلویزیون تماشا میکرد. همان روزها برای نخستین بار موضوع را با پدر و مادرش مطرح کرد ولی کسی نمیدانست چگونه مهدی باید در مسیر درست ایدهپردازی قرار بگیرد. مهدی شهبازی درباره آن روزها میگوید: «وقتی حس کردم من هم میتوانم خلاق باشم، هرچه به ذهنم میرسید یادداشت کردم. معلم دوران راهنماییام گفت: «برای اینکه بتوانی ایدههایت را به ثمر برسانی، در جشنوارههای علمی شرکت کن.» ولی شرکت در این جشنوارهها در سن من راحت نبود. چون راه و روش کار را اصلاً نمیدانستم. برای شرکت در جشنواره «خوارزمی» هم باید بیشک اختراعی را ثبت میکردم که این کار سادهای نبود. چون هنوز ایدههایم را عملی نکرده بودم.»
- رفاقتی که آرزوها را به واقعیت تبدیل کرد
خانواده مهدی ساکن منطقه ۹ بودند و نقل مکانشان به منطقه ۵ و تغییر مدرسه، فرصتهای مناسبی را برای رسیدن به آرزوهای مهدی ایجاد کرد. او از آغاز رفاقتی حرف میزند که زمینهساز ساخت وسایل مختلف شد و به ایدههای او رنگ واقعیت بخشید. میگوید: «کلاس یازدهم که آغاز شد، دوستی در کلاس پیدا کردم که همفکرم بود. پس از ۲ هفته دوستی فهمیدم «سید هادی صفوی» درست مانند من فکر میکند و او هم همانند من پر از ایده و خلاقیت است، اما نتوانسته است ایدههایش را عملی کند. از همان روزهای اول سال تحصیلی با ۱۰ نفر از بچهها همفکری کردیم ولی متأسفانه کسی همراهمان نشد. بیشتر بچهها بر این باور بودند دردسر این کار زیاد است و نتیجهای حاصلمان نمیشود. بهویژه نبود اطلاعات کافی درباره چگونگی ایدهپردازی و ثبت اختراع و دانشپژوهی موجب شده بود تا همه از این راه فراری باشند. خوشبختانه هادی رفیقم مانند من فکر میکرد و میدانست چه چیزی را میخواهد و برای رسیدن به آرزوهایش چه سختیهایی را باید تحمل کند.»
- دردسرهای کرونا برای مخترعان جوان
آن روزها با جشنواره دانشآموزی «ابنسینا» آشنا شدند. این جشنواره فرصت خوبی بود تا خودشان را به خانواده، مربیان مدرسه و دوستانشان ثابت کنند. مهدی میگوید: «۹ ایده برای جشنواره آماده کردیم. البته تنها یک ایده را باید به جشنواره میفرستادیم. بنابراین کار را آغاز کردیم ولی شیوع ویروس «کرونا» همه چیز را برهم زد. زمان جشنواره مدام جابهجا شد. مغازهها بسته شدند و ما نتوانستیم همه وسایل مورد نیازمان را تهیه کنیم. در نتیجه کار برایمان چندان قابل قبول نبود. طرح ارسالی ما به جشنواره اگرچه رتبه نیاورد ولی مورد تشویق قرار گرفت و همین برای ما انگیزه خوبی بود.»
دستگاهی که مهدی شهبازی و سید هادی صفوی برای جشنواره دانشآموزی سینا ارائه دادند، دستگاهی است که از طریق تارهای صوتی، الکتریسته تولید میکند و برای شارژ باتری قلب بیماران قلبی بسیار مفید است. البته آنها پس از جشنواره کار را تکمیل و برای ثبت اختراع آماده کردند.
- یک کارگاه دانشبنیان در انباری خانه
مهدی و هادی برای رسیدن به این جایگاه تلاشهای زیادی کردهاند. بهویژه که شیوع ویروس کرونا و محدودیت رفتوآمد سبب شد تا بسیاری از برنامههایشان عقب بیفتد، ولی آنها همیشه امیدوارانه به کارهایشان نگاه میکنند. کارگاه ساده آنها در انباری بالای پشتبام خانه هادی پا گرفته و پاتوق بسیاری از فعالیتهای علمی آنها شده است. آنها از سادهترین وسایل برای کارشان استفاده میکنند. میز کارشان را روی چوبی که بر روی فوتبال دستی قرار دارد، آماده کردهاند و دوست دارند خودشان همه چیز را درست کنند و روی پای خود بایستند. مهدی میگوید: «چارهای نداشتیم. کرونا بود و نمیتوانستیم برای انجام کار به خانه همدیگر برویم. پدر و مادر هادی اجازه دادند تا کارگاهمان را درانباری بالای پشتبام خانهشان برپا کنیم. از صبح ساعت ۵:۳۰ که پدرم سرکار میرود با او به اینجا میآیم و تا ساعت ۸ شب در انباری درس میخوانیم و کار میکنیم. در فاصله استراحت بین کلاسهای آنلاین مدرسه نیز ایدههایمان را سرو سامان میدهیم.»
- ۷ کیلومتر پیادهروی برای خرید یک قطعه کوچک
سید هادی صفوی ۱۸ ساله، رفیق این روزهای مهدی شهبازی است و در سال دوازدهم رشته علوم انسانی تحصیل میکند. او درباره مشکلات پیش رویشان میگوید: «یکی از مهمترین مشکلات ما هماهنگ نبودن رشته تحصیلیمان با انجام کارهای فنی بود. برای کسب آگاهی تحقیق زیادی کردیم و مقالات متعددی را مطالعه کردیم. از سویی دسترسی به وسایل مورد نیازمان در این روزهای کرونایی بسیار سخت بود. برای خرید وسایل مسیرهای زیادی را پیاده رفتیم. یکبار باید قطعهای را تهیه میکردیم و خانواده اجازه استفاده از مترو را به سبب شلوغی و خطر ابتلا به بیماری نمیدادند. خواستیم «اسنپ» بگیریم که پولمان کفاف نمیداد. راستش خجالت میکشیدیم بیشتر از پدر و مادرمان پول درخواست کنیم. در این مدت آنقدر کمکمان کرده بودند که درخواست زیادی برایمان سخت بود. یک مسیر ۷ کیلومتری را پیاده طی کردیم. مهدی اواسط راه پایش گرفته بود و باران میبارید. اما این سختیها ذرهای مأیوسمان نکرده است.»
- جای خالی کارگاه خلاقیت در مدرسه
هادی صفوی نبود واحد درسی متفاوت و مجزا در زمینه کشف خلاقیت و ایدهپردازی در مدرسه را مانعی برای کشف استعداد دانشآموزان میداند و میگوید: «کاش در مدرسه کارگاهی طراحی میشد که مخصوص دانشآموزان خلاق بود. تا بتوانند ایده و طرحهایشان را ارائه دهند و مربی راهنماییشان کند. متأسفانه یکی از مهمترین مشکلات من و مهدی نبود این آگاهی بود. بیشک اگر مطلع بودیم و مسیر را میشناختیم زودتر ایدههایمان را اجرایی میکردیم.»
- موفقیت در جشنواره بینالمللی خیام
مهمترین مشکل این ۲ جوان خلاق ناآگاهی از مسیر درست ثبت اختراع و چگونگی پژوهش موضوعی که سبب شد تا نتوانند زودتر ایدههایشان را عملی کنند. متأسفانه در مدرسه هم کسی راهنمایی لازم را برای پیشبرد کارشان انجام نداد. تا اینکه بهطور اتفاقی با پژوهش سرای جوان منطقه ۵ آشنا شدند. پژوهشسرا پایگاهی برای آموزش و انجام پژوهشهای دانش بنیان دانشآموزان است که کمکهای زیادی به آنها میکند. مهدی و هادی با مراجعه به پژوهش سرای منطقه ۵ مسیر درست تحقیق و پژوهش را فرا گرفتند و زیر نظر مربی و راهنما در جشنوارههای مختلف شرکت میکنند. مهدی در این باره میگوید: «پس از آشناییمان با پژوهشسرا که مانند قایق نجات برای ما بود در جشنواره بینالمللی «خیام اصفهان» شرکت کردیم. طرح دستگاه شارژ باتری قلب را ارائه دادیم و پس از ۳ مرحله به دور نهایی رسیدیم. این موفقیت بزرگی بود. در حال حاضر، منتظر اعلام نتایج هستیم. خوشبختانه جایزه نخست را هم که کسر مدت خدمت سربازی بود دریافت کردیم ولی اگر رتبه بیاوریم جوایز خوبی همچون جایزه ویژه ثبت اختراع جهانی، جایزه ویژه یک پروفسور از کشور «رومانی» و جوایز دیگر در انتظارمان است. از طریق پژوهشسرا تصمیم گرفتیم در جشنوارههای بینالمللی همچون جشنواره «لهستان» و «کانادا» شرکت کنیم که برای این کار باید اختراعمان حتماً ثبت میشد و البته شرکت در این جشنوارهها بسیار هزینه دارد و از عهده ما خارج است. هرچند کسب رتبههای بینالمللی برای جایگاه علمی بسیار اهمیت دارد با این وجود در این زمینه هیچ حمایتی وجود ندارد.»
- اختراع نخبههای هممحلی
مهدی شهبازی و سید هادی صفوی در حال حاضر، ۷ اختراع را به سامانه ثبت اختراع ارائه دادهاند. از این تعداد ۴ اختراع به مرحله پایانی رسیده است که منتظر نظر نهایی هستند. از جمله اختراعهای این ۲ دوست میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد:
دستگاه لرزش تارهای صوتی برای تولید الکتریسیته برای قلبهای باتری دار.
تولید دوچرخه با توانایی تولید برق و امکان شارژ تلفن همراه.
ساخت باکس ضدعفونی کردن مواد غذایی در دوران کرونا.
ساخت چتری که از طریق قطرات باران، نور خورشید و فشار برروی دسته چتر، انرژی تولید میکند و امکان شارژ موبایل را دارد.
ساخت دوربین تماشای خورشید که به هیچ عنوان به چشم آسیب نمیزند.
- درددلهای یک پدر
«چنگیز شهبازی» پدر مهدی شهبازی، مخترع جوان ساکن منطقه ۵، درد دلها و گلایههای زیادی دارد. او از نبود حمایتهای لازم از دانشآموزان خلاق و با استعداد گله میکند و میگوید: «اکنون ۲ سال است که پسرم و دوستش کار را به شکل حرفهای آغاز کردهاند اما برای ثبت اختراع موانع زیادی وجود دارد. بهویژه در این روزهای کرونایی ثبت سیستماتیک بسیار دردسرساز شده است. کارها لاکپشتی پیش میرود. کسی پاسخگو نیست. مدیر و مربیان مدرسه همین هفته پیش، تنها تبریک گفتند. این رفتارهای ساده، انگیزه دانشآموز را از بین میبرد. کسی سؤال نمیکند این اختراع چیست؟ در چه زمینهای است؟ برای چه موضوعی به کارمیاید؟ »
او از اینکه فرزندش در روزهای نوجوانی مسیر زندگیاش را پیدا کرده و سختکوشی را پیش گرفته، بسیار خوشحال است و میگوید: «پدر کارمند یک خانواده ۵ نفره هستم با یک خانه استیجاری. شاید نتوانم از نظر مالی فرزندم را کامل حمایت کنم، ولی همیشه پشتیبانش هستم و تلاش میکنم مسیرهای موفقیتش را هموار کنم.»
- آنها سرشاراز ایده و خلاقیت هستند
حضور مربی و راهنما برای هدایت گروه دانشآموزان پژوهشگر بسیار اهمیت دارد. آشنایی مهدی شهبازی و سید هادی صفوی با پژوهش سرای جوان منطقه ۵ موجب شد تا بتوانند مسیر درست تحقیق و پژوهش را در پیش بگیرند. «اعظم جعفری»، دکترای «نانو فیزیک» و استاد راهنمای این ۲ دانشآموز موفق در پژوهش سرای منطقه ۵ میگوید: «پژوهشسرا حامی دانشآموزان کوشا و پژوهشگر است. در این مرکز دولتی که همه خدمات رایگان انجام میشود، دانشآموزان در کارگروههای مختلف علمی میتوانند حضورداشته باشند. نکته مهم حضور استاد راهنما و مربی برای هدایت دانشآموز پژوهشگر است.
این ۲ دانشآموز بسیار پرتلاش و فعال هستند. برایم بسیار عجیب بود که دانشآموز رشته انسانی تا این اندازه سرشار از ایدههای فنی و فیزیک باشد. چند ایده را انتخاب کردیم و «پروپوزال» برایش نوشتیم. البته یک پروپوزال دانشآموزی که نمونه ساده وروان شده دانشگاهی است. علاقه و تلاش آنها موجب شد تا بتوانند در جشنوارهها ومسابقات مختلف شرکت کنند. نکته مهم میزان مطالعه آنها است. برای مثال، برای ساخت جعبه ضدعفونی کردن مواد غذایی در دوران کرونا مقالات زیادی را مطالعه کردند، مقالاتی که دانشجویان مقاطع بالاتر در حد دکتری سراغش میروند. این حس ستودنی است و مطمئن هستم مسیر را درست انتخاب کردهاند.»
نظر شما